نمایش محتوای اصلی
در حال بارگذاری ...
Search
سبد خرید (0)

وبلاگ

تیراژ 100 جلدی برای کشور 80 میلیونی با مصیبتی به نام چاپ دیجیتال!

تیراژ 100 جلدی برای کشور 80 میلیونی با مصیبتی به نام چاپ دیجیتال!

حسین یعسوبی
تاریخ انتشار: 1393/08/19

یادش به خیر، زمانی افتخار می‌کردیم که فرهنگی چند هزار ساله داریم و گذشتگانی ادیب و مردمانی شعر دوست و کتاب خوان. اما، ما را چه شده که دیگر حسرت آن زمان‌ها را می‌خوریم.

اگر سری به ناشران و راسته‌ی کتاب‌فروشان خیابان انقلاب بزنید می‌بینید که مغازه‌هایی کوچک و بزرگ با تابلوی چاپ دیجیتال کتاب‌های کم تیراژ، خودنمایی می‌کند و روز به روز، به شمار آنها افزوده می‌شود. از آن سو، کاروبار چاپخانه‌های کتاب زن، از رونق افتاده و با کسادی دست و پنجه نرم می‌کنند. چراکه ناشران با سابقه نیز به تیراژهای 50، 100 یا نهایتا 200 جلد روی آورده‌اند. دلیلش را جویا می‌شوی؛ می‌گویند هزینه‌ی تولید سرسام‌آور شده و به ناچار، به جای چاپ هزار جلد از یک کتاب، 5 عنوان کتاب مختلف از هرکدام 200 جلد با چاپ دیجیتال تولید می‌کنیم.

ادامه...

حق با آنهاست. وقتی ناشر مجبور است برای فروش هزار جلد از کتابش، در خوش بینانه‌ترین حالت، یک تا دو سال منتظر بنشیند، روی به چاپ دیجیتال با شمارگان اندک می‌آورد؛ هرچند سودآوری آن بسیار اندک است و به چشم نمی‌آید و با پرداخت حق تالیف، دیگر فاتحه همان سود چندصدهزارتومانی هم خوانده می‌شود. به همین سبب است که مولفان و مترجمان نیز دیگر دست از کار کشیده‌اند، زیرا دیگر حق تالیفی درکار نیست و اگر باشد بسیار ناچیز و پس از فروش کتاب پرداخت می‌شود و این یعنی فقر فرهنگی؛ فاجعه‌ی خاموش که نسل‌های آینده، نتیجه‌ی آن را خواهند چشید. بسیاری از ناشران نیز هزینه چاپ کتاب را به دوش مولف می‌اندازند که این خود داستانی دردناک‌تر است و قصه‌ها برای خود دارد.

به‌راستی دلیل کتاب نخریدن چیست؟ گرانی کتاب یا خالی بودن جیب کتاب‌خوان‌ها یا بی‌تفاوتی مردم به کتاب خواندن یا کتاب‌های الکترونیکی رایگان در اینترنت!!؟؟

دلیلش هرچه که باشد هر سال، آمار تولید کتاب کمتر می‌شود، در نتیجه تولید علم و تولید فرهنگ نیز سیر کاهشی به خود می‌گیرد و دیگر نیازی به بازگویی عواقب آن برای آیندگان نیست.

دولت‌مردانی، ارز مرجع را از کاغذ گرفتند و آن را هم‌رده‌ی آدامس و شکلات کردند. پیش‌ از آن هم بسیاری از تاجران سودجو نیز به دلیل عدم وجود نظارت لازم، کاغذ را با ارزهای ارزان دولتی وارد کردند و با قیمت آزاد، وارد بازار نمودند و سودهای میلیاردی به جیب مبارک زدند و این فاجعه‌ی فرهنگی را دامن زدند. نتیجه اینکه کاغذ با دلار دولتی وارد و با ریال گران فروخته شد و تولید کتاب نیز متحمل هزینه‌ی بالاتر شد.

ای کاش تا از این دیرتر نشده، دلمان به‌حال فرزندان آینده‌ی این مرزوبوم بسوزد و راهکار مناسبی برای برون رفت از این فاجعه‌ی فرهنگی اندیشیده شود. این راهکار می‌تواند حمایت از تولیدات ناشران، حمایت از مصرف‌کننده‌ (دانشجویان)، پیگیری واردات تاجران و یا هر فکر بکر دیگری باشد.

هرچه حساب می‌کنیم و معادله‌ی قیمت‌گذاری کتاب و هزینه‌ی تولید و بازگشت سرمایه را بالا و پایین می‌کنیم، در آخر به هیچ می‌رسیم و می‌بینیم به فرضی که از یک کتاب بخواهیم با چاپ دیجیتال، شمار اندکی به چاپ رسانیم، در صورت فروش همه‌ی آن کتاب نیز اصل سرمایه بازنمی‌گردد. از آن سو، نگاهی به پشت سرت می‌اندازی و انبار سرشار از انواع کتاب‌های پیشین خود را می‌نگری، آهی می‌کشی و بر ماندن در این مسیر، مردد می‌شوی...

نتیجه اینکه تا اطلاع ثانوی، از چاپ کتاب‌های جدید معذوریم.

امتیاز
4.85/5 (400 نظر)
ثبت نظر/پرسش/پیشنهاد
;